نریمان نریمان ، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 10 روز سن داره

بزرگ مرد کوچک نریمان

تغيير رفتارهاي نريمان

1390/4/5 1:20
نویسنده : مامانی
444 بازدید
اشتراک گذاری

پسر نازم اين روزها اخلاق هات زياد تغيير ميكنه و هر روز يه مدليه

 

1-به هيچ عنوان گول نميخوري و من بايد كلي فكر كنم تا از دست بعضي خواسته هات رها بشم.اين مطلبو كه به مربي مهدت گفتم گفت بر خدارو شكر كن پسر باهوشو تيزي داريشِکـْـلـَکْ هآے خآنومے

تيز و باهوش بودن بچه ها باعث ميشه در آينده كمتر گول افراد شيطون صفتشِـــکـْـلـَکْ هــآے خــآنــــــومـے رو بخورن و نريمان جون بار اين زحمت آموزشي رو از دوشت برداشته. و ماماني تو دلش قند آب ميشد اينقدر ازت تعريف ميكردشِکـْـلـَکْ هآے خآنومے

 

2-تغيير خواسته هات!خواستم تو ماه گذشته مهد خصوصي رو كه ميرفتي  روعوض كنم تا يه كم رفتارهاي اجتماعي و با هم سن و سالهات رو ياد بگيري.

niniweblog.com

اما دو روز اول رو به راحتي و از روي كنجكاوي رفتي.شايد هم چون پسر خاله ات اونجا بود.اما به محض اينكه فهميدي قوانينش سخت تره و بايد دستورات خاصيو رعايت كني دو تا پاتو كردي تو يه كفش كه من مهد پارسا(دوست جونيت) ميرم

چنان گريه اي ميكردي كه دلم كباب شد شِکـْـلـَکْ
 هآے خآنومےو خلاصه پيروز شدي.شِـــکـْـلـَکْ هــآے خــآنــــــومـےپيش خودم گفتم شايد مامان ظالمي هستم. همينقدر كه مهد ميري خودش جاي شكر داره.شِکـْـلـَکْ هآے خآنومے

خلاصه از اون رون شوق رفتنت به مهد قبليت صد برابر شده و صبح با اشتياق ازم ميخواي كه زودتر بريم مهد.اون هم پياده.آخه عاشق دويدن و بازيگوشي هستي تا برسيم مامان بيچاره هم در تعجبه كه اين همون نريمانه كه ميخواست مربيشو با كوفنگ بكشه!

 

3-رفتار ديگه اي كه تازه شروع كردي اينه كه اسباب بازي يا چيزي كه خوشت نمياد رو از طبقه 3 پرت ميكني پايين و بعدش  با خونسردي تمام به اطلاع من ميرسوني كه به درد نميخورد انداختم دول!و ماماني هم فقط ميتونه بگه تكرا رنشهشِکـْـلـَکْ هآے خآنومے

آخر شب هم يه كار ديگه به كارهامون اضافه شد وبايد بريم پايين دور ريختني هاي فسقلو بياريم بالا.

 

4-علاقه زيادي به شستشو پيدا كردي و منو ياد رامكال ميندازي كه همه چيو ميشست.دائما يا تو حماميشِـــکـْـلـَکْ هــآے خــآنــــــومـے يا دستشويي يا بالكن و در حال شستن يه چيزي.عروسكهارو به زور غذا  ميچپوني تو حلقشون بعد به بهانه كثيف شدن همشونو ميشوريشِـــکـْـلـَکْ هــآے خــآنــــــومـے

ماشينهاي شارژي و باطري دار هم در امان نيستن اما چون در كل پسر حرف گوش كني هستي روي ماماني رو زمين نزدي و از اونها گذشتي

 

5-حواست به همه چي هست .گاهي واقعا در حال شاخ در آوردنيم منو باباييت.داشتم در مورد رفتارهات با بابا صحبت ميكردو و تو تو اتاق داشتي سي دي نگاه ميكردي.يهو با صداي بلند و جملات نامفهوم اعتراضتو نشون داديشِکـْـلـَکْ هآے
 خآنومے  و محكم آخرش گفتي اه..اه(يعني پشت سر من صحبت نكنين من ناراحتم)

البته ما اين خصلتت رو يادمون رفته بود كه از  وقتي فهميدي به هيچ عنوان نميشد وسيله اي رو از دستت قايم كنيم.شِـــکـْـلـَکْ هــآے خــآنــــــومـے حواست كاملا بود كه كجا ميريم وچه كار ميكنيم .يا اينكه اگه حركتي نكرديم همون دورو بر بايد باشهشِکـْـلـَکْ هآے خآنومے پس الكي وقتتو جاهاي ديگه يا با گريه تلف نميكردي و شده بود بلندمون كني خلاصه پيداش ميكرديشِـــکـْـلـَکْ هــآے خــآنــــــومـے

 

6-بلبل زبوني شدي پسرم.وقتي عمه جون يا مامان بزرگ يا خاله تماس ميگيرن از سير تا پياز همه اتفاقات رو تعريف ميكني و اونها هم كه تا بحال بايد التماس ميكردن كلي ذوق زده ميشنniniweblog.com

به محض اينكه از در خونه مياي تو ميگي ماماني" بيا بيشين" و بعد با يه حالت بامزه و يه لهجه خاص شيرين هرچي كه اتفاق افتاده رو تعريف ميكني و همش  وسط جمله هات ميگي" خب"

الهي من فداي نازگلم بشم كه اينقدر شيرينيشِکـْـلـَکْ هآے خآنومے

 

 

7-اين شبها كه مامان فقط فرصت داره يه سريال ببينه موقع خوابت ميگي ماماني تو برو تلويزيون ببينو با اصرار تنها ميخوابي.قربون اون دل مهربونت بشم كه به مهربوني زبانزدي و اينقدر ميفهمي

niniweblog.com

و ماماني همچنان در حال كشف رفتار هاي پسري ميباشد

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

کاکل زری یا ناز پری
5 تیر 90 11:48
همه ی عکس هاتو دیدم خاله خیلی خوشملی، خدا نگهت داره برا بابا و مامان این جور که مامی تعریف کرده یکمی شیطونی هاااااا

سلام دوست عزيز
ممنون كه تشريف آوردين
نريمان شيطونه اما خدارو شكر حرف گوش كنه
باز هم بياين پيشمون







مامان امیر علی
5 تیر 90 20:09
سلام خانومی چه پسر ناز و مهربونی داره البته تمیزی نریمان به خودت رفته و البته مهربانیش خوش به حالت امیر علی که از مهد بدش می یاد البته شاید چون هنوز شیر می خوره خلاصه مواظب این آقا نریمان باش.

سلام عزيزم
اين نظر لطفته .نريمان هم اول با مهد مشكل داشت اما خب طفلك بين بد و بدتر بايد بد رو انتخاب كنه
هرچند اين مهدي كه نريمان جون ميره واقعا بهش خوش ميگذره

عاطفه مامان آوا خان ناز نازی
6 تیر 90 1:38
بابا اون نریمانی که من دیدم هر چی از شیطنتش بگی کمه

پسركم شيطونه ديگه ولي نه زياد.بچه كه شيطون نباشه ندارد نشان از مادر.مهم اينه كه عاقله و حرف گوش ميكنه.بذار آوا جوني بزرگ بشه ميبيني.ايشا.. به مامانيش بره اخلاقش