علایق و سرگرمیها
سلام عسلکم
ایندفعه میخوام کمی از علایقت بنویسم به چیز های مختلف
تو این روزهای گرم تابستونی عجیب عشق بستنی داری.هر روز بعد آوردنت از مهد باید بریم بستنی بخرم برات.تا راه افتادیم با شیرین زبونی میگی:مامانییییی پول دارییییییی"؟؟
(آخه واسه اینکه ازدست خرید های اضافی راحت بشم گاهی بهت میگم پول ندارم باید برم کار کنم پول بیارم)
بعدش هم سریع پیش دستی میکنی میگی:بذار ببینم تو کیفت پول" هست نیست"(ترکیبات متضاد زیاد شده این روزها تو گفته هات)
جلوی در مغازه هم میگی :تو نیا واستا خودم برم ببینم" داره نداره" قربون اون استقلالت بشم من
و سر انجام تو به خواسته ات میرسی
"کش" و هر گونه نخ یا زنجیر از علایق این روزهاته که ساعتها بهش مشغول میشی.گاهی تمام دستگیره هارو به هم میبندی!گاهی من یا بابایی رو مینشونی و دستگیر میکنی و کل نخ رو به دست و پامون میبندی غافل از اینکه مامانی بیچاره تو اشپزخونه غذاش داره میسوزه.
الان هم هرچی که امکانش بوده از جمله انواع برس و واشیائ سوراخ دار رو به نخ کشیدی و به دستگیره کمد ها آویزون کردی.فدات بشم با خودم میگم حتما نیازه که این کارهارو انجام بدی نمیشه که همش محدودت کنم.
از دیگر علایقت انواع ماشین های راه سازی و زرد رنگ غول پیکره و با دیدنشون با چنان هیجانی داد میزنی که حواس همه اطرافیانو جلب میکنی.
اسم هاشونم خوب بلدی:غلطک بولدوزر کوماتسو تراکتور ...........
اینروز ها تنهایی بالا و پایین رفتن از پله های طبقات برات حس استقلال بیشتری به همراه داره و تو با اصرار میخوای که تنهایی این کار رو انجام بدی و البته چه سرعتی هم داری چون همزمان با آسانسور به همون طبقه میرسی!!!!!!!!!!!!!!
یه ٢-٣ باری هم افتادی پایین از پله ها اما همچنان اصرار داری! و من منتظرم ببینم کی خسته میشی
به سی دی های مناسب سنت هم علاقمند شدی و تازه داری تجربه شون میکنی عزیزکم چون مامانی نمیخواستم زودتر از اینها با کامپیوتر آشنا بشی و وابسته به برنامه های کارتونی و تحرک کمی داشته باشی.
و تو چه سریع یاد گرفتی که سی دی هاتو عوض کنی و ساعتها سرگرم کارتونهای کودکانه بشی
بین میوه ها آلو شبرنگ سیب و هویج رو خیلی دوست داری و انواع صیفی جات
و در بین غذاها از حلیم و انواع سوپ لذت زیادی میبری طوری که من گاهی بقیه غذاهارو مولینکس میکنم تا به شکل حلیم به نظر بیان و با لذتی مضاعف میل کنی عسل مامان
از گوجه به شدت بیزاری و هر وقت یه تیکه هرچند کوچولو تو غذا ببینی میپرسی مامانی این چیه؟
انجیر و انگور رو هم نمی پسندی و دوستشون نداری
و من همچنان در حال کشف گل پسر میباشم