نریمان نریمان ، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 10 روز سن داره

بزرگ مرد کوچک نریمان

حس مالکیت!

1390/5/12 1:19
نویسنده : مامانی
561 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به  گل پسرم

 عجب شیطون و با نمک شدی عزیز دلم.

گاهی میشینم  و از دور با لذت تمام به کارهات نگاه میکنم و غرق شادی میشم.یا گاهی دارم تو ذهنم کارهاتو تجزیه تحلیل میکنم از شیرین کاریهات خنده ام میگیره شکلات مامانkiss.gif

اینروزها علاقه عجیبی به جمع کردن وسایل داری و به شدت حس مالکیتت زیاد شده.معمولا وقتی میخوایم از خونه بریم بیرون از همه بیشتر وسیله های تو رو باید همراهم ببرم!!!!!!!

یه کیسه نایلونی که نریمان جونی پرش کرده از انواع اسباب بازی و خوردنی!!!!!!و هرجا میخواد بره اونهارو با خودش میبره!!!!

گاهی کلافه میشم مامان از بس اصرار داری با خودت بیاریشون.خب دیگه بازار و پارک که نمیتونیم ببریم این همه وسایلو

موقع خواب هم معمولا کنارت انگشتری!ساعتی!کلیپس مامانی!رژ لبی!چیزی پیدا میکنم!

نمیدونم حست چیه عزیزکم که با اینها حال میکنی اما من کلی میخندم از این کارهات.منو یاد اقا کلاغه میندازی و علاقه اش به زیور آلات

از هر چی هم که هر جایی خوشت بیاد زود میاری نشونم میدی میگی مامانی این مال من !ببلیم خونه مال نیمان بشه

و اصرار از من برای برگردوندنش و انکار از تو برای پس دادنش.چند روز پیش که رفته بودیم عیادت زندایی  سی دی قهوه تلخ پسر دایی جان رو برداشتی و طفلک رو از دیدنش یه چند روزی محروم کردی تا خلاصه فرصتی پیدا شد و بر گردوندم به صاحبش.خلاصه که از هر چی خوشت بیاد ازش نمی گذری

نسبت به وسایل شخصی خانوادگیمون هم حساسیتت بالاست!

این مال مامانمه

این مال باباییمه

و به مادر جون بیچاره حتی اجازه نمیدی از دمپایی من استفاده کنه

خلاصه که با اون همه مهربونی که من تو نازگلم سراغ دارم بعید بدونم خسیس کوچولو باقی بمونی و ایشاا... که نمونی

                       

                                               دوستت دارم مامانی شِـــکـْـلـَکْ هــآے خــآنــــــومـے

اینو بدون که وقتی از داشته هات نهایت لذت رو میبری

 که دیگران رو در شادی  داشته هات سهیم کنی

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان آرمان
11 مرداد 90 18:02
سلام به گل پسرمون آقا نریمان خان.
چه بامزه شده ای گل پسر.
قربون اون شیرین کاریهات.
هر روز شما کوچولوها یک جور بامزه است.
بوس


سلام بر ارمان جون و مامان گلش
مرسي از محبتتون
گاهي فكر ميكنم اگه شيرين كاريهاشون نبود چقدر زندگي بيرنگ و كسل كننده بود
کاکل زری یا ناز پری
11 مرداد 90 18:33
آخی نریمان جون تو عکسش چقدر با نکم شده. مامانی نریمان ما که خسیس نیست فقط مرتب و منظم و قدر وسایلاشو می دونه می تونی روش حساب کنی


سلام عزيز دلم
مرسي كه اينهمه به نريمان لطف دارين.راستش كلمه مناسب براي اين حالت پيدا نكردم.نريمان قدر وسايلشو ميدونه هر چند گاهي از رو كنجكاوي جراحيشون ميكنه
مامان آرمان
11 مرداد 90 21:19
سلام مجدد.عزیزم ما ساکن تهران هستیم ما هم از آشنایی با شما خوشحال میشیم.


سلام خانومي.با كمال افتخار در خدمت هستيم
عاطفه مامان آوا ناز نازی
12 مرداد 90 11:09
چطوری ؟ خدارو شکر نریمان جون حس مالکیتش از آدمها به اشیاء تغییر یافته . پس ایندفعه که اومد خونمون به جای بردن آوا با خودش به اسباب بازی ها رضایت میده دیگه آره ؟


سلام خاله عاطي جون
نريمان كلا از بچه هاي كوچيكتر خوشش مي آد
گاهي ميگه ماماني من نيني خلي خلي دوس دالم!!(خدا به دادم برسه)
اما آوا جوني كه چيز ديگه س.گوله نمكه.دل پسركمو داشت ميبرد ها دخترك شيطون بلا
مامان امیر علی
12 مرداد 90 17:02
سلام عزیزم خوبی ؟ پسرک بامزه و نازت چطوره؟ به نظر من خوبه که بچه روی وسایلش حساسیت داشته باشه این یک نکته مثبته خلاصه این آقا نریمان رو از طرف من ببوس.


سلام خاله جوني
آره درست ميگي عزيز دلم اما حساسيت زياد هم درد سر زا ميشه